دنیای من محمد
به بهاران سوگند که تو بر خواهی گشت،من به این معجزه ایمان دارم
سمی نوشت: خدا کند آخر ِ قصه ی ما ختم ِ به خیر شود نه ختم، به خیر!!!
نظرات شما عزیزان:
ببخش که بهت سر نزدم ایمقده ه ه
فدااااا
دیگر
هیچ بارانی
حالم را دگرگون نمیکند
وقتی نمیدانم
پشت سپرِ کدام چتر
پنهان کرده ای
دل بارانی ات را،
که تیر نگاهم کمانه میکند؟
آه ...
یادم
پرنده کوچنده ای ست
که تنها با یک گلِ
لبخند تو
در دلش بهار میشود و
برمیگردد به لانۀ گرمِ
خاطراتت.
[گل]
Power By:
LoxBlog.Com |